معنی شعر شیر خدا فارسی ششم + معنی کلمات و آرایه های ادبی و پیام
در این نوشته با معنی شعر شیر خدا فارسی ششم همراه شما هستیم.
معنی شعر شیر خدا فارسی ششم
- نوع قالب شعری: مثنوی
- شاعر: محمّد حسین بهجت تبریزی (شهریار)
علی آن شیر خدا، شاهِ عرب/اُلفتی داشته با این دلِ شب
حضرت علی (ع) که شیر خدا و امیر و سرورِ سرزمین عرب بود با تاریکی شب، اُنس و دوستی داشته است.
واژه | معنی واژه |
الفت | دوستی، انُس، خو گرفتن |
نکات دستوری و آرایه ادبی:
عرب و شب ← قافیه (ردیف ندارد)
شیر خدا ← تشبیه
دل شب ← تشخیص
شب ز اسرارِ علی آگاه است/ دلِ شب، محرم سِرّ الله است
شب از مناجات های حضرت علی (ع) با خبر است. دل شب، از راز علی (ع) با خداوند، آگاه است.
واژه | معنی واژه |
اسرار | جمع سرّ، رازها، سِرها |
محرم | رازدار و مورد اطمینان کسی بودن |
سِرّ الله | راز خداوندی، اسرار الهی |
نکات دستوری و آرایه ادبی:
آگاه و الله ← قافیه (است← ردیف)
مصراع اول ← تشخیص
مصراع دوم ← تشخیص
شب شنفته است مناجات علی/جوشش چشمه ی عشق ازلی
شب، تمام راز و نیازها و شور و هیجان عاشقانه و جاودانه ی حضرت علی (ع) را با خدا شنیده است.
واژه | معنی واژه |
شنفته | شنیده |
جوشش | جوشیدن، شور و هیجان |
ازَلی | همیشگی، بی آغاز، ابدی، دائمی |
نکات دستوری و آرایه ادبی:
علی و ازلی ← قافیه (ردیف ندارد)
چشمه عشق ← اضافه تشبیهی
حرف «ش» ← واج آرایی
کلماتی چو دُر آویزه ی گوش/ مسجد کوفه هنوزش مَدهوش
مسجد کوفه هنوز مناجات های ارزشمند و گرانقدر حضرت علی (ع) را به خاطر دارد و از شنیدن آن متحیّر و بیهوش است.
واژه | معنی واژه | واژه | معنی واژه |
آویزه | گوشواره | دُر | مروارید |
مَدهوش | بیهوش، متحیّر و حیران |
نکات دستوری و آرایه ادبی:
گوش و مدهوش ← قافیه (ردیف ندارد)
کلماتی چو دُر ← تشبیه
آویزه ی گوش داشتن ← کنایه از به خاطر سپردن و از آن پند گرفتن است
مدهوش بودن مسجد کوفه ← تشخیص (جان بخشی)
فَجر تا سینه ی آفاق شکافت/چشم بیدارِ علی، خُفته نیافت
از آن زمان که سپیده ی سحر (خورشید)، تاریکی شب را به روشنی روز درآورد، حضرت علی (ع) را بیدار و مشغول راز و نیاز دیده است.
واژه | معنی واژه | واژه | معنی واژه |
فجر | روشنایی صبح | خُفته | خوابیده |
آفاق | جمع افق، کرانه های آسمان |
نکات دستوری و آرایه ادبی:
شکافت و نیافت ← قافیه (ردیف ندارد)
سینه ی آفاق ← تشخیص
فجر ← نهاد
سینه ی آفاق ← مفعول
چشم بیدار ← مفعول
ناشناسی که به تاریکی شب/ می بَرَد شام یتیمانِ عرب
حضرت علی (ع) آن مرد ناشناسی بود که در تاریکی شب برای کودکان یتیمِ عرب، غذا می بُرد.
نکات دستوری و آرایه ادبی:
شب و عرب ← قافیه (ردیف ندارد)
تلمیح ← یتیم نوازی حضرت علی علیه السلام
شب و تاریکی ← تناسب (مراعات نظیر)
شب و شام ← تناسب (مراعات نظیر)
عشق بازی که هم آغوش خطر / خُفت در خوابگه پیغمبر
حضرت علی (ع) آن عاشقی است که خطر مرگ را پذیرفت و در جای پیامبر (ص) خوابید.
نکات دستوری و آرایه ادبی:
خطر و پیغمبر ← قافیه (ردیف ندارد)
کل بیت ← تلمیح؛ اشاره به داستان لیله المبیت (خوابیدن حضرت علی در بستر پیامبر و هجرت پیامبر):
وقتی مشرکانِ مکّه، تصمیم گرفتند شب هنگام، به خانه ی پیامبر (ص) حمله کنند و او را بکشند، پیامبر )ص) به سمت مدینه رهسپار شد و حضرت علی (ع) در بستر پیامبر (ص) خوابید. مشرکان به خانه ی پیامبر (ص( آمدند امّا حضرت علی (ع) را به جای ایشان دیدند.
هم آغوشِ خطر ← تشخیص (جان بخشی)
آن دم صبحِ قیامت تأثیر/ حلقه ی در، شد از او دامن گیر
در آن سحرگاه عجیب و شگفت انگیز (سحرگاه نوزدهم ماه رمضان)، حلقه ی در، دامنش را گرفت و مانعِ رفتن او شد.
واژه | معنی واژه |
قیامت تأثیر | شگفت انگیز، رویداد عجیب |
نکات دستوری و آرایه ادبی:
تأثیر و دامن گیر ← قافیه (ردیف ندارد)
دامن گیر شدن حلقه ی در ← تشخیص
این بیت یک جمله دارد و «حلقه ی در» نهاد است
کل بیت ← تلمیح؛ اشاره به سحر نوزدهم ماه مبارک رمضان:
در صبح روز نوزدهم ماه رمضان، ساعاتی قبل از شهادت، وقتی حضرت علی (ع) قصد داشت که از خانه خارج شود، حلقه ی در به شال کمر آن حضرت آویخت (این نکته را شاعر به زیبایی، چنان بیان کرده است که گویی حلقه ی در، شخصیّت انسانی یافته است و می خواهد حضرت علی (ع) را از رفتن باز دارد).
دم و در ← جناس
دست در دامن مولا زد، در / که علی بگذر و از ما مگذر
در، لباس حضرت علی (ع) را گرفت و گفت: «یا علی، از رفتن به مسجد منصرف شو و از من عبور نکن.»
واژه | معنی واژه | واژه | معنی واژه |
بگذر | منصرف شو | مگذر | عبور نکن |
نکات دستوری و آرایه ادبی:
در و مگذر ← قافیه (ردیف ندارد)
در و در ← جناس تام
حرف «د» ← واج آرایی
بگذر و مگذر ← تضاد
دست در دامن مولا زد، در ← تشخیص (جان بخشی به در)
دست در دامن زدن ← کنایه از خواهش کردن
شبروان مستِ ولای تو علی/جان عالم به فدای تو علی
یا علی، انسان های عارف و مؤمن، شیفته ی دوستی تو هستند. یا علی، جانِ همه ی انسان های جهان، فدای تو باد.
واژه | معنی واژه |
وِلا | محبّت و دوستی |
شبروان | کسانی که شب را برای عبادت بیدار هستند، عبادت کنندگان در شب، عارفان |
نکات دستوری و آرایه ادبی:
شبروان ← کنایه از شب زنده داران خداشناس
جانِ عالم ← تشخیص (جان بخشی)؛ جان دادن به عالم ماده
این شعر به عبادت ها، راز و نیازها، کمک حضرت علی (ع) به بچّه های نیازمند و یتیم، دلاوری ها و از خودگذشتگی ها و شهادت حضرت علی (ع) اشاره دارد و بازگو می کند که حضرت علی (ع) نمونه ی یک انسان کامل است.
شهریار (1285 – 1367 هـ.ش):
محمّدحسین بهجَت تبریزی در سال 1285 هـ.ش در شهر تبریز متولّد شد، تحصیلات خود را در تبریز و دارالفنون تهران گذراند. او نخست در رشته ی پزشکی تحصیل کرد و پس از چندی، پزشکی را رها کرد و به شعر و شاعری روی آورد. «بَهجَت» را به عنوان شاعری (تخلّص) ولی سرانجام، شهریار را انتخاب کرد.
شهریار به دو زبان فارسی و آذری (ترکی) شعر می سرود. منظومه ی «حیدر بابا»، معروفترین شعر تُرکی اوست. وی در مقبرهالشعرای تبریز به خاک سپرده شد.
همچنین ببینید: معنی درس دوستی مشاوره فارسی ششم